سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خداوند سبحان، کسی را که صاف و بی آلایش، آسان گیر و در راه باشد، دوست دارد . [امام علی علیه السلام]

shamim rooz

نویسنده:نصر-فرقانی::: جمعه 25/11/1387::: ساعت 3:36 عصر

به  عنوان معلم باید عمیقاً  باور داشته باشیم که هر دانش آموز قابلیت رشد و یادگیری را دارد به شرط آنکه ما ابزارهای سنتی ارزشیابی را که بدون توجه به تفاوتهای فردی، فقط به دنبال نقطه ضعف هاست رها کنیم و ابزاری بسازیم که توانایی ها را شناسایی کند و به دانش آموز اعتماد به نفس بخشد و زمینه را به گونه ای مهیّا کنیم که نمره گرایی از بین  برود  و  معلم و دانش آموز و اولیا همه به دنبال  کیفیت کار  باشند نه کمیت


ادامه مطلب...


  • کلمات کلیدی : ندارد

  • ارزشیابی

    نویسنده:نصر-فرقانی::: دوشنبه 21/11/1387::: ساعت 10:19 صبح
    اگر ارزشیابی را " فرایند جمع‌آوری نظامند اطلاعات درباره موردِ ارزشیابی به منظور: کسب شناخت، بهبود عملکرد، یادگیری، پاسخگویی، برقراری ارتباطات و برنامه‌ریزی برای آینده "تعریف نماییم ؛ در این صورت ارزشیابی توانمند ساز بخشی از چشم انداز خرد ورزانه ارزشیابی است که در آن مفاهیم، فنون ویافته های ارزشیابی برای انگیزاندن پیشرفت و بالندگی به کار گرفته می شود.



    ارزشیابی توانمند ساز جهت گیری صریح ارزشی داشته و به منظور کمک به مردم برای کمک به خودشان وبهبود برنامه هایشان از طریق خود ارزشیابی و تفکر با مشارکت موردِ ارزشیابی و ذی نفعان ارزشیابی، طراحی شده و به اجرا گذاشته می شود. ارزشیاب بیرونی اغلب نقش یک مربی یا تسهیلگر مکمل را با توجه به ظرفیت های درونی برنامه ایفا می نماید
    الگوی ارزشیابی توانمند ساز(Empowerment Evaluation Model) یکی از مدل های نسبتا جدید ارزشیابی می باشد که برای اولین بار در سال 1993 توسط دیوید فیترمن وهمکاران در امریکا طراحی شده است. معرفی این الگو در ایران و در منابع فارسی زبان از سال 1380 توسط محمد حسن محقق معین  آغاز شده است.
    ارزشیابی توانمند ساز برای کمک به مردم در گروه ها،برنامه ها و سازمان ها طراحی شده است. ارزشیابی توانمند سازدارای سه مرحله است.در اولین مرحله رسالت ها و اهداف کلی سازمان و یا برنامه تبیین می گردد. مرحله دوم در بردارنده تعریف و ممیزی فعالیت ها بوده و در مرحله سوم برنامه ریزی برای آینده صورت می گیرد.در یک کلام ارزشیابی به بخشی از برنامه ریزی و مدیریت عادی سازمان یا برنامه تبدیل شده و این به معنای نهادی کردن و درونی شدن ارزشیابی است.
    ارزشیابی توانمندساز این کمک را می کند که با توانمند شدن مردم، افراد مختلف در سازمانها و محلات و هر مجموعه‌ای که حضور دارند با یکدیگر کار کنند، مسائل شان را تعریف کرده و با استفاده از فنون ارزشیابی توانمند سازاز جمله الگوی منطقی طراحی برنامه و الگوی منطقی طراحی ارزشیابی، کیفیت را یافته و راه حل هایی با هزینه موثر برای بهبود برنامه ها و ارزشیابی هایشان بیابند. فرایند ارزشیابی توانمند ساز در گروه ها و سازمان ها معمولابا یک کارگاه آموزشی شروع می شود.



  • کلمات کلیدی : ارزشیابی



  • افرین شهمیان ::: شنبه 87/12/3::: ساعت 10:22 عصر

    مشارکت دانش آموزان در فرایند یاد دهی- یادگیری

     در طرح جدید آموزش علوم، همواره سعی بر این است که فرایند یادگیری از حالت انفعالی- یعنی یادگیری به روش سنتی- به حالت یادگیری فعال درآید. یادگیری فعال چیست؟به طور خلاصه، یادگیری فعال آن نوع یادگیری است که دانش آموز خود در تولید مفهوم مشارکت دارد. در مقابل، یادگیری انفعالی قرار دادن دانش آموز در مقابل مفاهیم آماده و از پیش تولید شده ای است که انتظار می رود آنها را حفظ کند. در یادگیری فعال موضوع مهم آموختن مطالب همراه با درک و فهم آن هاست. این نوع آموختن، تنها از راه درگیر شدن مستقیم با مسئله و کسب تجربه های دست اول حاصل می شود اما در یادگیری انفعالی، تأکید بر خواندن مطالب و حفظ کردن آنهاست. به تعبیر پائولوفوره، یادگیری انفعالی، یادگیری به مدل «بانکی» است. دانش آموز طی یک ثلث، به تدریج مطالب را در ذهن خود ذخیره می کند و همان ها را در امتحان پس می دهد؛ بنابراین، بهترین نمره به کسی داده می شود که امانت های سپرده شده به صندوق حافظه را به طور کامل بدون نقصان پس بدهد!در یادگیری انفعالی، معلم یاددهنده ی مطالب و مفاهیم است، در نتیجه، بیشتر به روش سخنرانی متوسل می شود. چنین معلمانی می کوشند مطالب را به حد افراط صحیح، کامل، با جزئیات مفصل و ذکر انواع مثال ها ارائه دهند. در حالی که در شیوه ی یادگیری فعال- یاددهی- یادگیری، معلم بیش از آن که یاددهنده ی مطلب باشد، راهنمای یادگیری است و بیش از آن که پاسخ دهنده ی پرسش باشد، ایجاد کننده ی پرسش است. در شیوه ی انفعالی یادگیری، تبدیل کتاب درسی به جزوه ی پرسش و پاسخ، امری عادی و رایج است. معمولا? در دوره ی عمومی، پیش از امتحان جزوه ای به دانش آموان داده می شود که بالای آن نوشته شده است: «دانش آموزان عزیز، پاسخ پرسش های زیر را به کمک والدین خود بیابید و به دقت یاد بگیرید.»

    در این زمینه، کتاب های متعدد کمک آموزشی هم به معلمان سنت گرا یاری می رسانند. در حالی که معلمان واقعی از هرگونه اقدامی که به کلیشه ای شدن پرسش ها و پاسخ ها بینجامد، پرهیز می کنند.
    در یادگیری فعال، تکلیف شب عبارت است از فعالیت هایی مانند: «جمع آوری اطلاعات» ، «بپرسید و به هم کلاسان خود بگویید»، «بسازید»، «آزمایش کنید» و ... که دانش آموزان باید در خارج از کلاس انجام دهند. فعالیت هایی که در کتاب های علوم دوره ی ابتدایی و راهنمایی آمده، برای این کار بسیار مناسب است. در صورتی که در شیوه  ی یادگیری سنتی، بیشتر از تکالیفی مانند رونویسی استفاده می شود.
    در روش فعال یاددهی- یادگیری، به ارزش یابی فعالیت های دانش آموزان در کلاس درس، بسیار توجه می شود. در این نوع ارزش یابی، ارزش یابی مهارت و نگرش ها به اندازه ی ارزش یابی از دانستی ها اهمیت دارد؛ در حالی که در روش انفعالی، امتحان پایان ثلث بخش اصلی ارزش یابی است و در آن، تنها بر ارزش یابی از دانسته ها تأکید می شود




    افرین شهمیان ::: شنبه 87/12/3::: ساعت 10:21 عصر



    اول دفتر به نام ایزد دانا

    صانع و پروردگار حی توانا

     

    سلسله بحث هایی جهت بهبود و کیفیت بخشی به فرایند یاددهی و یادگیری

    شماره ی (1)

     

    کلاس داری یا مدیریت کلاس

     

    مقدمه :

     

    یکی از عواملی که امروزه معلمان ، مدیران و سیاست گذاران آموزش و پرورش به عنوان موضوعی مهم و اساسی بدان توجه دارند ، عامل مدیریت کلاس است که از دیر باز به عنوان پیچیده ترین موضوع در بهبود کیفیت آموزش شناخته شده است . تشکیل و اداره ی کلاس با 35 نفر دانش آموز از وقت گیر ترین فعالیت های حرفه ی معلمی تلقی می شود . هنگامی که بیشتر وقت کلاس صرف مشکلات انضباطی شود ، به طور عملی زمان کمتری برای تدریس و یادگیری دروس باقی می ماند .

     

    بدین جهت گروه یاد دهی و یادگیری در نظر دارد این مبحث را طی چندین بروشور ارائه نماید ، با امید به این که گامی موثر در بهبود کیفیت امر یاددهی و یادگیری برداشته شود .

     

    مفهوم مدیریت کلاس

     

    مجسم کنید معلمی به کلاس وارد می شود و از دانش آموزان می پرسد جلسه ی قبل تا چه صفحه ای یا موضوعی تدریس صورت گرفت و دانش آموزان پاسخ دهند فلان صفحه، معلم به کنار تابلو می رود و مشغول تدریس می شود . در این صورت معلم هدف مند نیست زیرا طرح و برنامه ی مشخصی ندارد . حال این پرسش مطرح است که معلم به عنوان یک عنصر هوشمند کلاس درس ، اگر فراگیرنده ، رسانه ، وسایل آموزشی ، محتوا ، روش ها و ... در اختیارش قرار گیرند چگونه می تواند به صورت هدف مند برنامه ریزی کند ؟ زیرا رمز موفقیت در اداره ی کلاس به برنامه ریزی قبلی ارتباط دارد . برای معلم تنها طرح درس کفایت نمی کند او درکار خود باید به پیشگیری از رویدادهایی بیاندیشد و قبل از ورود به کلاس به بهترین وجه برنامه ریزی نماید تا در امر رسیدگی به تکالیف سرگردان نباشد .

     

    اگر به تعریف مدیریت کلاس که عبارت از : تهیه ، تدارک و اتخاذ شیوه های لازم برای ایجاد و حفظ محیطی که آموختن و آموزش نتواند در آن اتفاق بیافتد ، بیندیشیم درمی یابیم مدیریت کلاس مفهومی وسیع تر از نظم و انضباط دارد که صرفا ساکت نگه داشتن دانش آموزان در پشت نیمکت ها را به ذهن می آورد . البته ساکت نگه داشتن دانش آموزان در کلاس هیچ ایرادی ندارد ، اما نباید هدف اصلی معلم در کلاس تلقی شود .

     

    معلمانی در امر مدیریت کلاس موفق هستند که نظم و انضباط را در جایگاه مناسب آن در کل صحنه ی آموزش قرار می دهند .

     

    مدیریت کلاس همچنین مستلزم آن است که با ایجاد محیط یادگیری مناسب به دانش آموزان یاد بدهیم چگونه رفتار خود را در کلاس اداره کنند . در این راستا کلاس دارای مفهومی وسیع تر از نظم و انضباط می یابد و هدف های آموزشی معلم را نیز در بر می گیرد . با اجرای طرح ها و برنامه های مدیریت کلاس ، معلم نه تنها امیدوار است که میدان یادگیری دانش آموزان افزایش یابد بلکه به آنان کمک می کند که متوجه رفتار خود باشند و آن را اصلاح نمایند.

     




    افرین شهمیان ::: شنبه 87/12/3::: ساعت 10:20 عصر

     

    مدیریت کلاس و ویژگی های معلم

     

    ویژگی های معلم در مدیریت کلاس نقش مهمی دارد . معلم به عنوان فردی رشد یافته باید از توانایی جسمی ـ عقلی ، روانی ـ عاطفی و اجتماعی برخوردار باشد . منظور از توانایی جسمی ـ عقلی آن است که یاددهنده ، سالم و بانشاط برای کار مهمی که قرار است انجام دهد آمادگی لازم را به خوبی کسب کرده باشد . زیرا معلمی حرفه ای است که انرژی و توان زیادی را می طلبد .

     

    یکی دیگر از توانایی های معلمان که از رشد آنان و تجربه های پیشین زندگی شان ناشی می شود ، توانایی عاطفی ـ روانی است . توانایی روانی در واقع میزان رفتار های متناسب با سن و موقعیتی باشد که در آن قرارگرفته است . از نظر روانی معلم فردی بالغ به حساب می آید و رفتار های او ممکن است الگوی فراگیران قرار گیرند . او به درجه ای از رشد روانی رسیده که می تواند خشم ، هیجان و یأس خود را در مقابل دانش آموزان به گونه ای بروز دهد که حاصل این کنش و واکنش سبب رشد آنان به سوی تعالی باشد . سرانجام نوع سوم توانایی معلم که برخاسته از رشد همه جانبه ی اوست ، رشد اجتماعی می باشد . انسان به عنوان موجودی که در اجتماع زندگی می کند ، دارای ارزش هایی است ، این ارزش ها متأثر از فرهنگ جامعه است و انتظار می رود که معلم نماینده ی فرهنگ جامعه ی خود باشد . مدرسه و کلاس درس نیز هر یک جامعه ای کوچک است که تحت تاثیر نفوذ فرهنگ جامعه قرار دارد و معلم باید به عنوان الگوی این ارزش های اجتماعی ، درستی و نادرستی ، همخوانی و ناهمخوانی آن ها به تبادل نظر بپردازد . در این صورت  چند حالت پیش می آید . نخست ارزش هایی وجود دارند که در جامعه هنوز مورد احترام اند و به کار می آیند . دوم ارزش هایی که دیگر اهمیت خود را از دست داده و تبدیل به نوعی سنت شده اند و نسل جدید آن ها را کم کم پشت سر می گذارد .

     از جمله ی این ها می توان به اعتقاد داشتن به نحس بودن عددسیزده اشاره کرد . سوم این که جامعه ارزش هایی را بپذیرد که در گذشته وجود نداشته اند . مانند فرهنگ ترافیک یا آمد و شد در خیابان .

    پس معلم باید بداند که محور همه ی فعالیت های جامعه در مدرسه و نقطه ی عطف آن کلاس درس است و تحقق هر تحولی در جامعه مرهون همه ی جریان های آموزشی ـ پرورشی می باشد که در مرکز آن نقش معلم به عنوان عنصر هوشمند یک سیستم مهم یعنی کلاس درس حیاتی است .




    افرین شهمیان ::: شنبه 87/12/3::: ساعت 10:20 عصر

    مدتها است که این سوال مطرح است که چرا ما در زمینه آموزش دانش آموزان بخصوص در دوره ی راهنمائی موفقیت چندانی نداریم ؟ بررسی های انجام شده در این مورد بسیار است . مهمترین آنها عبارتند ار: 1- فقر مالی  2- نبود یکی از والدین به هر دلیلی  3- فقر فرهنگی و دوزبان بودن دانش آموزان  4- شرایط سنی این دوره ی زندگی فراگیران  5- بیسوادی یا  کم سوادی والدین 6- بی انگیزه شدن دانش آموزان و......


    که هر کدام جای تامل دارد . نقش معلم در اغلب موارد کم رنگ است . ولی در مورد بی انگیزه شدن و یا حتی داشتن انگیزه بسیارموثر است .متاسفانه مشاهده شده که بعضی از دانش آموزان که آمار آنها کم  نیزنمی باشد علاقه شان را به یاد گیری به هر دلیلی از دست داده اند یا حتی دچارشکست تحصیلی یا بعضا ترک تحصیل شده اند . سوال این است که چگونه می توان با این دانش آموزان ارتباط بر قرار کرد ودرآنها ایجاد انگیزه نمود ؟
    الف- خود ما ( معلمین ) باید عوامل موثر بر انگیزش را بشناسیم یعنی درک ماهیت انگیزش . انگیزش را رغبت، تمایل یا نیروی محرک برای انجام کارمی توان تعریف کردوعوامل درونی و بیرونی هر دو در تعیین ماهیت انگیزش و نحو? افزایش آن نقش مهمی دارند و باعث ایجاد – نیروی محرکی برای انجام کارها میگردد. اهداف و انتظارات فرد برای کسب موفقیت یا شکست و احساسات مثبت و منفی ما را در درک  تاثیر خودباوری های آموخته شده  بر اهداف انتظارات احساسات انگیزش وعملکرد آن یاری می کنند.همچنین دریافت حمایت اجتماعی وعاطفی ازسوی افراد مؤثر بر انگیزه یاد گیری بسیار تأثیر گذار است .
    ب- درک انگیزش و نحو? افزایش آن چگونه است ؟. به چه وسیله ای می توان دانش آموزان را با انگیزه وشاداب نمود ؟ راه های پیشنهادی زیر ارائه می شود :
    1– معلم  می تواند  محیطی  سرشار از توجه  دلسوزانه  و اشتیاق برانگیزبه وجود آورد تا - دانش آموزرا نسبت به مؤثروارزشمند بودنش مطمئن سازد وفرصتهایی برای برقراری ارتباط فراهم کندتا نقش ها ، الگوها را شناسایی کند ودر جو بالنده ای از توجه و حمایت متقابل روابط اطمینان بخشی بر قرار کند .
    2- مرحله بعدی اینکه به دانش آموزاجازه داده شود تا دست به انتخاب شخصی بزنند مقتضیات  ومیزان تکالیف را با ظرفیت هایش هماهنگ سازد. کمک برای درک ارزش دانش آموز به خودش،و درک فرایند یادگیری و فعالیت های یاد گیری ویژه .
    انگیزش ذاتی دانش آموزان به یادگیری می تواند  در محیطی  امن ، اعتمادبخش و حمایتگرانه پرورش یابد .
    3 - سومین مرحله از نحو? افزایش انگیزش در دانش آموزان تمرکز معلم بر شیوه هایی است
    که در آن دانش آموز،هم مسئولیت فردی خود را دریاد گیری بپذیرد و هم به طور فعالانه ، در تجارب یاد گیری درگیر شود . معلم به عنوان برانگیزاننده ، در بر دارنده رشد فزاینده احساس مثبت دانش آموز نسبت به خود و ایجاد انگیزه یاد گیری به عنوان یک عامل مهم ، خلاقانه و هماوردجویانه است ،زیرا یاد گیری ، امری فعال و هدفمند است و شما برای این کار ، نیازبه راهبرد هایی دارید که با تشویق فعالانه، رفتارو افکار هدفمندانه دانش آموزان را به کار گیرد. 
    ج- کمک به دانش آموزان برای درک خود و ارزش گذاشتن به خویش .معلم می تواند به دانش- آموزان خود کمک کند تا علی رغم تجارب منفی گذشته و به رغم شیوه های منفی آموخته شده  در باره خود و توانایی هایشان ، دریابند  که چگونه تفکرشان بر احساسات  و انگیزش آنها اثر- می گذارد؛ و به این ترتیب ، فرصتی به آنها می دهید تا با  یادگیری بهتر ، شاهد رشد انگیزش ذاتی آنان باشید .  با بررسی علایق دانش آموزان و مرتبط  ساختن یادگیری با اهداف و علایق شخصی آنها ، یاد گیری برای دانش آموز ارزشمند تلقی می شود .
    د-خلق فضایی درکلاس که برای دانش آموزان ایجادانگیزه کند. این راهبردشامل مواردذیل است:
     1- یافتن راه هایی که دانش آموزان مسئولیت بیشتری برای یادگیری احساس کنند وبابرخورداری از حق انتخاب و کنترل نیاز به خود مختاری خود را ارضا نمایند .
    2- کمک به دانش آموزان ازطریق الگوپذیری وآموزش مهارتها و راهبردهای خود ارزشی ،به منظور پذیرش خطر تحصیلی .
    3- درک خود و هدایت افکار خویش به سمتی که در سای? آن بتوانید این ویژگی ها را با ایجاد فضای مثبت یادگیری مرتبط سازید .
    در تحلیل نهایی ، مهم ترین اجزای سازنده برای با انگیزه ساختن دانش آموزان متضمن رشد هر یادگیرنده و رشد شخصی است . دانشس آموزانتان این ویژگی ها را احساس می کنند و به آنها – پاسخ می دهند ودرفرایند تدریش ، تخصص شما را با تخصص خود ترکیب می سازند . هنگامی که احساس راحتی و امنیت خاطر داشته باشند و صادقانه مورد احترام و توجه باشند و زمانی که به دیدن قابلیت های یادگیری خود تشویق شوند،حتی می توان با دشوارترین دانش آموزان ارتباط بر قرار کرد تا او یک بار دیگر انگیزهً یاد گرفتن را تجربه کند .




    افرین شهمیان ::: شنبه 87/12/3::: ساعت 10:18 عصر

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 5


    بازدید دیروز: 0


    کل بازدید :38746
     
     >>اوقات شرعی <<
     
    >> درباره خودم<<
     
    >>آرشیو شده ها<<
     
    >>لینک دوستان<<


     
    >>لوگوی دوستان<<
     
    >>اشتراک در خبرنامه<<